پارت شصت و نهم

زمان ارسال : ۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

دستانم را محکم ول کرد و بدون این که نگاهش کنم فقط به زمین خیره شدم.

سکوت سنگینی پابرجا شد جفت دستانش را محکم به میز کوبید و سرش خم بود و فکر می کرد.

طولی نکشید که آرام سرش را بالا آورد و با صدای دو رگه ی خش داری گفت:

-بسه تمام ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.